"دوستت دارم‌‌ها" سهم فراموشی نیستند

دوستت دارم‌ها سهم فراموشی نیستند

مروری بر اشعار عاشقانه ایران.
بیایید میراث ادبی‌مان را [از فراموش شدن] پاسبان باشیم. :)
دنیایی که در آن شعر نیست، حتماً چیزی کم دارد. (فاضل نظری)

آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۴/۲۱
    ۳۳
  • ۹۳/۰۳/۳۰
    ۳۲
  • ۹۳/۰۳/۲۸
    ۳۱
  • ۹۳/۰۳/۲۵
    ۳۰
  • ۹۳/۰۳/۲۱
    ۲۹
  • ۹۳/۰۳/۱۸
    ۲۸
  • ۹۳/۰۳/۱۶
    ۲۷
  • ۹۳/۰۳/۱۴
    ۲۶
  • ۹۳/۰۳/۱۳
    ۲۵
  • ۹۳/۰۳/۱۲
    ۲۴

۲۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۳۲

جمعه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۵۱ ب.ظ

قانون عشق و عاشقی

با تپش، قانون عشق و عاشقی تحریر شد

با همین قانون دلِ ما بهترین تفسیر شد

می شود آغاز فصل دیگری از زندگی

کوچه ها از ردّ او، یک عالمه ،تغییر شد

عشق ثابت می کند دیوانه ی دیوانه ام

راه درمانش فقط یک حلقه ی زنجیر شد

اسم زیبای شما را می برد باران و باد

من عقب تر مانده ام انگار، دل پیگیرشد

مطمئناً من فراموشت نخواهم کرد، نه

شاید این زیباترین و بهترین تقدیر شد

تیتر امروز خبرها ، صفحه ی اول نوشت:

رنگ و روی تازه ای از عشق تو تکثیر شد

***



عاشقانه ترین ها

بیا بخوان که دهانت پر از عسل بشود

تمام حـرف الفبــای تو غزل بشود

از ابتدای غزل یاد داده ام چه کنی

که عاشقانه ترین های لم یزل بشود

تمام زندگیم را به قصّه خوش کردم

شنیده ها همه حرف است تا عمل بشود

بدون دیدنت امروز تازه  می فهمم

که غصّه ها همه نقد ، در محل بشود

بیا  به هر چه غم و غصه پشت پا بزنیم

که قصه ی من و تو هم اتل متل بشود

قسم به حضرت عبّاس تازه فهمیدم

تمام مساله ها عاشقانه حل بشود


علیرضا همتی فارسانی              


۳۱

چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند

سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند


قیصر امین پور                 

۳۰

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ

 کاش می دیدم چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
آه وقتی که تو لبخند نگاهت را
می تابانی
بال مژگان بلندت را
 می خوابانی
آه وقتی که
توچشمانت
آن جام لبالب از جاندارو را
 سوی این شتنه جان سوخته می گردانی
 موج موسیقی عشق
از دلم می گذرد
روح گلرنگ شراب
در تنم می گردد
 دست ویرانگر شوق
پرپرم می کند ای غنچه رنگین پر پر
من در آن لحظه که چشم تو به من می نگرد
برگ خشکیده ایمان
را
 در پنجه باد
رقص شیطان خواهش را
 در آتش سبز
نور پنهانی بخشش را
 در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می بینم
 بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست
اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست
کاش می گفتی چیست
آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است
 

[فریدون مشیری]              

۲۹

چهارشنبه, ۲۱ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ

تو امیدی یا خیال؟!

همیشه،نام تو
ورد زبان من است...
تو ابری یا مه؟!
دستم به تو نمی رسد...

سودابه شفا              

۲۸

يكشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ

تار و پود هستیم بر باد رفت اما نرفت

عاشقی ها از دلم دیوانگی ها از سرم


رهی معیری              

۲۷

جمعه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ق.ظ

نهایتاً دل
به جایی می‌رسد
که دو راه بیشتر ندارد؛
یا باید خون شود
یا سنگ...


عباس صفاری             

۲۶

چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ق.ظ

روز صحرا و سماعست و لب جوی و تماشا

در همه شهر دلی نیست که دیگر بربایی

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی


سعدی             

۲۵

سه شنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۹ ب.ظ

جز ما اگرت عاشق و شیداست بگو

ور میل دلت به جانب ماست بگو

ور هیچ مرا در دل تو جاست بگو

گر هست بگو نیست بگو راست بگو


مولوی            

۲۴

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۳ ب.ظ

بیمار خنده‌های توام بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی گرم‌تر بتاب


فریدون مشیری           

بعد از این

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۳۷ ب.ظ

فکر می کردی که من هم بیقرارم بعد از این

وقتِ دلتنگی دقیقه می شمارم بعد از این

رسم تو ای عشق در آشفتنم دیدی چه شد؟

دل شده آتشفشان و اشکبارم بعد از این

واژه در واژه بجوشد از هجای عشق تو

می نوشتم بهترینِ شاهکارم بعد از این

خسته ام از زندگی ای کاش می شد،لااقل

دوست دارم را چو گویی ، غم ندارم بعد از این

آرزوها داشتم با تو ، ولی گفتی برو

خویش را آماده کردم، رهسپارم بعد از این

خوب یا بد ،هی  نجیبانه صبوری می کنم

ساده می گویم ،تویی ایل و تبارم بعد از این

بس که از بی مهری دنیا به تنگ آمد دلم

من به قرآن ،بیقرارِ بیقرارم بعد از این



علیرضا همتی فارسانی